پیش از هر سخن پیشنهاد می کنم که قاموس شهادت را بخوانید. [لینک] اشاره: یادداشت بعدی این وبلاگ داستان ویزای بهشت (نسخه اصلی) خواهد بود.
1- امیدوار بودم – و هنوز هم هستم – که اگر بعد از 8 سال اکنون بر داستان بودن این ماجرا تأکید می کنم، دوستانی که تا کنون خبرسازی کرده یا به آن دامن زده بودند تمکین کنند. حتی آن دسته از عزیزانی که بنا به هر دلیل به دروغ گفته بودند که خانواده ابراهیم عطایی را می شناسند (؟). اما برخی هنوز هم تمکین نمی کنند و به دروغ ها و شبهات جدیدتر متوسل شده اند، به عبارتی بی دلیل و بدون سود مرتکب گناه کبیره می شوند. گاهی فکر می کنم کاش از ابتدا به صورت حقوقی ماجرا را دنبال می کردم!
2- کسی که تا چندی پیش به دروغ می گفت خودش با مادر شهید ابراهیم عطایی صحبت کرده است، اکنون که با سند دستش رو شده است، می گوید در هر حال مطمئن است یک نفر از ایران(!) این کار را کرده است؟! دلیلش هم تحقیقات شخصی خودش (؟) می باشد. البته توضیح نداده که این تحقیقات شخصی چیست و چطور تا کنون می گفته که خودش شخصاً با مادر ابراهیم عطایی(؟) صحبت کرده است. من ایشان را به تقوای الهی سفارش می کنم. از خدا بترسید و یا دست کم آزاده باشید!
3- این شخص اکنون با ناشیگری فراز مربوط به حاشیه قرآن اهدایی را از داستان حذف کرده است! خنده دارترین کار ممکن. من به عنوان نویسنده داستان، اگر چه به جای نویسنده یادداشت نقطه چین گذاشتم، اما این کار نه به دلیل وارد بودن مشکل حقوقی، بلکه به دلیل واقعیت نمایی اثر بوده است! یعنی در اصل داستان هم می شد نام مقام معظم رهبری را بدون مشکلی آورد. متاسفانه این دوستان علاوه بر اینکه در خط ولایت فقیه بودن را به درستی بلد نیستند، داستان را هم به کلی نمی شناسند!
4- هیچ کسی از ایران نمی توانسته به چنین سفری برود و نرفته است. اگر امکانی وجود داشت، مطمئن باشید آن شخص امیر عباس می بود. از همین رو وقتی راهها را بسته دید به خلق اثر «ویزای بهشت» پرداخت تا بلکه از این طریق اندکی از دینش را ادا کرده باشد.
5- آن دسته از دوستانی که خود را عقل کل و حزب اللهی تمام عیار می دانند و گزگ به دست دشمنان ارزش ها می دهند، معتقدند که جمهوری اسلامی باید یک کاری(؟) می کرد! ایشان فراموش کرده اند که حضرت امام خمینی(ره) در زمان صدور حکم مهدور الدم بودن سلمان رشدی، رهبری بودند که حکم و دستوراتشان نافذ بود و اگر وظیفه جمهوری اسلامی بود که کاری بکند، ایشان خطاب به مسئولان دستوراتی می دادند! چگونه خود را عقل کل و جلوتر از امام امت (ره) و مقام معظم رهبری می دانید. چه کسی این وظیفه را برای شما قائل شده که برای جمهوری اسلامی تعیین تکلیف کنید؟ اگر نمی خواهید از خرد خود بهره بگیرید، دست کم در خط ولایت فقیه باشید!
6- گفته است نمی داند چرا امیر عباس در این ایام این موضوع را مطرح کرده است؟ دلیلش که واضح است! وقتی عمل ننگین اعطای نشان شوالیه مطرح می شود، با طرح ویزای بهشت به نوعی با شخصیت کثیف سلمان رشدی مبارزه کرده ام. به شما هم پیشنهاد می کنم که اصل داستان را بدون توضیحات دروغین منتشر کنید.
7- همان گون که در داستان آورده ام، معتقدم که «سلمان رشدی با فتوای امام(ره) اعدام شد و این که این روزها به دریوزه گری و بدبختی افتاده، سلمان رشدی نیست، پیکر متعفن یک انسان پست است که روحش را به شیطان فروخته.»
8- معتقدم و در داستان هم آورده ام «با تجربه ای که من دارم سلمان رشدی تا آخر عمر آب خوش از گلویش پایین نخواهد رفت». اگر بنا به حرکت حکومتی بود مطمئن باشید که رشدی اکنون زنده نبود.
9- من مطمئنم که سلمان رشدی با مرگ طبیعی از دنیا نخواهد رفت. سلمان رشدی به هلاکت خواهد رسید و حکم حضرت امام خمینی(ره) به اجرا درخواهد آمد. منتظر باشید تا آن روز را ببینید!
|